محمد نبی حبیبی دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی است؛ حزب با سابقهای که بر خلاف سایر احزاب که معمولاً در مشت یک یا چند نفر هستند، جامعیت بیشتری از حیث خرد جمعی دارد. خبرنگاران رجانیوز در گفتوگو با وی، موارد مهمی مانند علت ورود جامعیتن به بحث انتخابات، توجیه نماینده قالیباف و لاریجانی در کمیته موسوم به 8+7، مواضع باهنر؛ تمکین نکردن او از نظر جامعتین در انتخابات ریاست جمهوری دهم و مواضع وی به نفع سران فتنه، دیدار با هاشمی رفسنجانی و مواضع مؤتلفه در قبال نقش او و خانوادهاش در فتنه، اظهارنظرهای برخی اعضای حزب مؤتلفه علیه جبهه پایداری به گفتوگو نشستند.
محورهای اصلی این مصاحبه در ادامه آمده است و متن کامل گفتوگو در دو بخش منتشر میشود:
حبیبی در پاسخ به سؤال در مورد علت حضور جامعتین در این انتخابات، با توجه به اینکه در مجلس هشتم حضور نداشتند و مشکلی نیز در فرآیند وحدت و پیروزی اصولگرایان پیش نیامد، گفت: حدود 10 ماه قبل از انتخابات هشتم مجلس شورای اسلامی، مجموعه جبهه پیروان خط امام و رهبری، هم با آیتالله مهدویکنی، هم با مجموعه جامعه مدرسین ملاقات داشتیم. بهخصوص در ملاقات با جامعه مدرسین، مطالبه جبهه پیروان خط امام و رهبری از جامعه مدرسین این بود که در موضع پدری اصولگرایان، چتری را بگسترانند که احتمال نزدیک شدن اصولگرایان به هم بیشتر شود. موقعی هم که نوبت به خود من رسید، من همین موضوع را عنوان کردم. آن روز رئیس مشترک جلسه ما آیتالله یزدی رئیس جامعه مدرسین بودند و گفتند که ما به عنوان جامعه مدرسین، قصد معرفی نامزد در نقاط مختلف کشور را نداریم.
وی در بخش دیگری افزود: البته به نظر من سفر مقام معظم رهبری به قم در سال گذشته و اینکه ایشان بهصراحت خواستند که سازمان روحانیت، بالاخص جامعتین، حضور مؤثرتری در مسائل روز هم داشته باشند، یک اشاره کارساز برای حضور پررنگتر جامعتین در به عهده گرفتن محوریت اصولگرایان بود.
دبیرکل حزب مؤتلفه درباره نحوه تشکیل کمیته سه نفره (عسگراولادی، ولایتی و حدادعادل) نیز توضیح داد: چند هفته قبل از تشکیل این جلسه، بنده و آقای عسگراولادی ملاقاتی با آقای دکتر احمدینژاد داشتیم. پیشنهاد بنده در آن جلسه سه نفره این بود که شما به هر حال یک آقای محمود احمدینژاد هستید، یک رئیسجمهور اصولگرا هم هستید، بنابراین ما فکر میکنیم برای ایجاد وحدت بین اصولگرایان، شما میتوانید نقش مؤثری داشته باشید... آقای احمدینژاد از این موضوع استقبال کردند. آن جلسه معروف به 30 نفره ـکه البته 25، 26 نفر بودندـ تشکیل شد. در آن جلسه آقای عسگراولادی، آقای ولایتی و آقای حدادعادل با پیشنهاد آقای احمدینژاد و در واقع پذیرش آن جمع، قرار شد آن جلسات را ادامه بدهند.
وی در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه مصباحی مقدم اعضای این گروه سه نفره را مرتبط با جریان انحرافی دانست و از اظهارات خود عذرخواهی هم نکرد، بیان داشت: هیچ کدام از اشخاص منتسب به جریان انحرافی در بین آن 30 نفر حضور نداشتند... راجع به منشأ تشکیل هیئت سه نفره هر چیزی غیر از اینکه من ادعا میکنم و غیر از اینکه من دارم میگویم، ادعا بشود، درست نیست.
در ادامه این مصاحبه از حبیبی در مورد توجیه حضور نماینده قالیباف و لاریجانی در کمیته موسوم به 8+7 علیرغم تأکید رهبری مبنی بر رعایت احترام انتخابات و دخالت نکردن قوا، پرسیده شد که وی گفت: تصمیم برای دعوت از نماینده آقای قالیباف و آقای دکتر لاریجانی در بحث و مذاکرات تشکلهایی که الان وابسته به 7+8 هستند، مطرح نبوده است. نمیگوییم مخالفتی وجود داشته، اما میگوییم چنین بحثی مطرح نبوده. دعوت از نمایندگان آنها در واقع یک تصمیم اتخاذشده از طرف خود جامعتین است... اینکه جامعتین نظر مشورتی جمع را میگیرند، اما وقتی میگوییم محوریت با آنهاست، اتخاذ تصمیم با خود آنهاست. حالا اینکه چطور شد که در مباحثات جامعتین قرار شد آقای لاریجانی و آقای قالیباف نماینده معرفی کنند، من خودم چون در آن مباحثات نبودم، ترجیح میدهم به این سئوال، سخنگوی جامعتین که در حال حاضر آقای سالک هستند، پاسخ بدهند.
خبرنگار رجانیوز با یادآوری پاسخگو نبودن جامعتین در این زمینه، این توجیه را که برخی میگویند "آقای لاریجانی و آقای قالیباف چون تشکیلات سیاسی دارند، قدرت و پول دارند نماینده دارند" بیان کرد و نظر حبیبی را جویا شد که او گفت: این من خودم انگیزه جامعتین را برای استفاده از پول و قدرت آقای قالیباف و آقای لاریجانی اصلاً قبول ندارم و جامعتین را خیلی فراتر از این سطحی که اینگونه مطالب راجع به آنها گفته شود، میدانم... من معتقدم در محوریت جامعتین، حرف نهایی را خود آنها خواهند زد. با روحیهای که در آیتالله مهدوی کنی و آیتالله یزدی وجود دارد، ما آنها را فصلالخطاب میدانیم و معتقد نیستیم که به علت فشار ما و یا به علت خدای نکرده سهمخواهی ما یا هر علت دیگری، آنها تصمیمی میگیرند که خلاف نظرشان باشد.
حبیبی در پاسخ به این سؤال که آیا عمل کردن بر خلاف نظر صریح رهبری، حرام بیّن نیست، افزود: من اعتبار تشخیص آیتالله مهدویکنی را برای تشخیص حلال و حرام خیلی بالاتر از تشخیص خودم میدانم و معتقدم در جایی که قرار است تشخیص حرمت و حلیت در میان باشد، اگر قرار باشد بنده و شما به این تشخیص برسیم، یک سطحی از تشخیص را داریم، ولی یک وقتی این تشخیص را به آیتالله کنی و آیتالله یزدی واگذار میکنیم و آنها حتماً این نگرانی من و شما را رعایت میکنند و صاحب تشخیص هم هستند و از تقوای سیاسی کامل هم برخوردارند.
خبرنگار ما از نحوه انتخاب باهنر بهعنوان نماینده جبهه پیروان در 8+7 سؤال کرد و یادآور شد که آیتالله مهدویکنی بر حضور داشتن حبیبی تأکید داشتهاند اما باهنر این نظر را در جلسه جبهه پیروان اعلام نکرده است، که وی اظهار داشت: آیتالله مهدوی کنی و آیتالله یزدی خواسته بودند که جبهه پیروان خط امام و رهبری چهار نفر را معرفی کنند تا از بین آنها دو نفر انتخاب شوند. در جلسهای که 15 تن از مسئولان تشکلهای اصولگرای جبهه پیروان خط امام و رهبری حضور داشتند، این رأیگیری به عمل آمد. آقای مهندس باهنر در آن رأیگیری 11 رأی آوردند، بنده 10 رأی، آقای متکی 10 رأی و یک نفر از دوستان دیگر هم 8 رأی؛ بنابراین این 4 نفر به عنوان نمایندگان جبهه پیران خط امام و رهبری به روحانیت معرفی شدند و واگذار کردند که خود روحانیت از بین این 4 نفر، هر دو نفری را که مایل هستند انتخاب کنند، مورد قبول جبهه هم هست. واقعاً هم همینطور بود، یعنی همه ما با قبول اینکه از بین این 4 نفر، هر 2 نفری که از طرف روحانیت انتخاب شوند، قبول کرده بودیم، چه رأی ما بالا باشد چه پایین باشد... روحانیت در یک مقطعی تصمیم گرفتند که کار را به خود جبهه واگذار کنند، یعنی از تصمیم قبلیشان که ما قبول هم کرده بودیم که هر دو نفری را که آنها قبول کردند، ما میپذیریم و به رأی هم کاری نداریم... پیغام دادند که ما آن دو نفر را انتخاب نمیکنیم، یعنی ضمن اظهار لطفی که به من شده بود، گفته بودند برای انتخاب آن دو نفر، ما تصمیم نمیگیریم... قرعهکشی شد و اسم آقای متکی در آمد، بنابراین آقای باهنر و آقای متکی به عنوان نظر جمع جبهه پیروان خط امام و رهبری معرفی شدند.
در ادامه خبرنگار ما نظر دبیرکل حزب مؤتلفه را درباره برخی از مواضع محمدرضا باهنر بهعنوان نماینده جبهه پیروان جویا شد و اینکه چرا وی در انتخابات ریاست جمهوری دهم بر خلاف نظر جامعتین عمل کرده است که حبیبی اظهار عقیده کرد در آن مورد، جامعتین دستور نداشتند، بلکه توصیه بوده، بهویژه که اساساً نظر جامعه روحانیت بر سکوت بود و آیتالله مهدویکنی اظهارنظر شخصی کرده است.
از حبیبی پرسیده شد اینکه آقای باهنر گفته با لاریجانی اختلافهایی داریم، بنابراین او باید در 8+7 نماینده جداگانه داشته باشد، این اختلافها چیست. وی گفت: من هر هفته در جلسه جبهه پیروان شرکت میکنم و تا به حال در جلسهای که در قسمتی از آن راجع به اختلافات ما و آقای لاریجانی بحث شده باشد، چنین جلسهای وجود نداشته است.
دبیرکل حزب مؤتلفه به بیان جزئیاتی از نحوه تصمیمگیری این حزب برای حمایت از احمدینژاد نیز پرداخت و در مورد فتنه، در پاسخ به این سؤال که " کسانی که در پروژه کشتهسازی و تهمت تجاوز نظام همراهی کردند تکلیفشان چیست؟"، بیان داشت: آنها را که اصلاً خواص بودنشان را منکر هستم، مردود بودنشان که قطعی است. بنده هر کسی را که با فتنه 88 به هر شکلی همراهی کرده باشد، از سران فتنه میدانم. حالا ممکن است یکی در مقطعی اشتباه کند، بعد هم بیاید و صریح بگوید، نه اینکه قبلاً کاری را کرده باشد که همه مطلع شده باشند، اما از دومی خودداری کند. اگر کسی واقعاً در مقطعی از آقای مهندس موسوی حمایت کرده و حتی فکر کرده تقلب شده، اما بعد به این نتیجه رسیده که اینطور نیست، باید بیاید و صریحاً اعلام کند که من در مقطعی عقیدهام این بوده، ولی حالا نیست.
حبیبی در بخش دیگری از این مصاحبه بیان داشت: 10 روز پس از انتخابات، مقام معظم رهبری به مهندس موسوی یک ملاقات دادند. معلوم است که نیت ایشان چه بوده. میخواستند این آدم لجوج یکدنده را هدایت کنند. ایشان شایسته این هدایت نبود و بعد از ملاقات هم کارهایش را تشدید کرد. ما هم از خدا پنهان نیست، از شما هم پنهان نباشد که جمعی از ما هم در هفته سوم بعد از انتخابات تصمیم گرفتیم با آقای مهندس موسوی ملاقات کنیم، یعنی احساس کردیم حالا که آقا ملاقات میدهند، معلوم میشود ما هم ولو به احتمال خیلی ضعیف بتوانیم مهندس موسوی را از موضع نادرستی که در مقابل آقا گرفته، برگردانیم، باید این کار را بکنیم. در آن ملاقات آقای عسگراولادی، آقای باهنر، آقای کوهکن، آقای مهندس میرسلیم بودند و آقای آلاسحاق. پیغام جمع ما این بود: شما که میگویید قانونگرا هستم، قانون راه گذاشته. راه هم این است که رأیها بازشماری شود و اگر هزاران صندوق هم ایراد دارند، نماینده معرفی کن که بروند رأیها را دوباره بشمرند. ایشان در آن جلسه میپذیرد و شب که خبر شدیم پذیرفته، خیلی خوشحال شدیم، اما یکی دو روز بعد یک بیانیه داد که معلوم شد مشاورینش رأی او را زدهاند. یکی از علامات چندگانه عمل کردن مهندس موسوی، به نظر من همین ملاقات است. از یک طرف میگوید من قانونگرا هستم. از آن طرف میگوییم بفرستید با حضور نماینده شما بازشماری شود او بجای تمکین در مقابل قانون آن دروغ بزرگ تقلب را القا کرد. البته بعداً وقتی دید تقلب، بار حقوقی دارد، گفت در مهندسی انتخابات چنین و چنان شده... ما در موضعی سئوال کردیم آقای مهندس!، مهندسی مربوط به قبل از رأیگیری است. شما اگر واقعاً به این مهندسی پی برده بودید، چرا شب انتخابات نیامدید و نگفتید که مهندسی انتخابات طوری است که من انتخاب نمیشوم، کس دیگری انتخاب میشود و من منصرف شدهام. این علامت این است که کلمه مهندسی را که بار حقوقی آن کمتر است بهجای تقلب به کار میبرد.
خبرنگار ما مواضع برخی اعضای مؤتلفه مانند آقایان غفوریفرد و عباسپور در تقلیل دادن توطئه براندازانه فتنه 88 و نقش خاتمی را یادآور شد که دبیرکل این حزب تأکید کرد: ما قبول داریم که گاهی اوقات از طرف اعضای مؤتلفه اظهارنظرهایی شده که در چهارچوب سیاستهای کلی مؤتلفه هم نبود. ما این را قبول داریم. ما البته به آنهایی که در غیر چهارچوبهای مؤتلفه، اظهارنظر میکنند، این ایراد را داریم، چون هر کس که مخصوصاً عضو شورای مرکزی مؤتلفه باشد، وقتی اظهار نظر میکند، پای مؤتلفه نوشته میشود، اما من هم برای خبرگزاری شما میگویم و هم برای دیگران که موضع رسمی حزب مؤتلفه اسلامی همان مواضعی است که دبیرکل هر هفته اعلام میکند.
یکی از مهمترین بخشهای مصاحبه رجانیوز با دبیرکل حزب مؤتلفه مربوط به دیدار انتقادبرانگیز اعضای این حزب با هاشمی رفسنجانی و بحث در مورد واضع وی و خانوادهاش در جریان فتنه بود که حبیبی دیدار 26 خرداد سال جاری را در چارچوب دیدارهای خانواده شهدای 26 خرداد با مقامها برشمرد که از رئیسجمهور نیز درخواست وقت شده بود اما وی پاسخ نداد ولی هاشمی وقت داد.
حبیبی در توضیح علت قطع ارتباط نکردن مؤتلفه با هاشمی علیرغم مواضع وی و خانوادهاش در فتنه 88 گفت: شاید یک هفته یا حدود ده دوازده روز بعد از انتخابات ریاست جمهوری، یعنی بعد از آن نامه آقای هاشمی و بعد از خطبههای 29 خرداد مقام معظم رهبری، بنده و آقای بادامچیان با آیتالله یزدی ملاقاتی داشتیم. بنده در این ملاقات خصوصی این مطلب را به آیتالله یزدی عرض کردم که آقای هاشمی سه چهار روز قبل از انتخابات، نامهای به مقام معظم رهبری نوشتند که ما نه تنها هیچ قسمتی از این نامه را تأیید نمیکنیم، بلکه کل آن را رد میکنیم. شما به عنوان رئیس جامعه مدرسین مصاحبهای کردید و علیه این نامه موضع گرفتید و ما موضع شما را تأیید میکنیم. سئوال ما از شما (آیتالله یزدی) این است که ما در برابر همین آقای هاشمی با همین مشخصاتی که چند روزه پیدا کرده، باید چگونه موضعگیری کنیم؟
ما آیتالله یزدی را از بزرگان انقلاب میدانستیم و میدانیم. گفتیم ما میتوانیم به این دلیل و دلایل دیگر، ارتباطمان را کلاً با آقای هاشمی قطع کنیم و مطلقاً هیچ ارتباطی با ایشان نداشته باشیم و تلاش هم بکنیم که آقای هاشمی زودتر از خیمه انقلاب بیرون برود و کمک کنیم که منتظری دوم داشته باشیم. راه دوم این است که با آنکه مواضع آقای هاشمی را در این موارد اصلاً قبول نداریم و نه تنها قبول نداریم که نسبت به آنها اعتراض داریم، ارتباطمان را با آقای هاشمی قطع نکنیم با این نیت که شاید تأثیر داشته باشد. هیچ قطعیت هم ندارد که تأثیر داشته باشد. اگر کسی از ما بپرسد که شما صددرصد مطمئن هستید که تأثیر میگذارد؟ میگوییم: نه، احتمال میدهیم که تأثیر داشته باشد. اگر این احتمال را میدهیم، راه دوم این است که ارتباطمان را با آقای هاشمی قطع نکنیم، اما در ارتباط اولاً اصولمان را حفظ کنیم و اگر اعتراضی هم داریم صریح بگوییم و نگوییم آقای هاشمی! شما هر کاری کردید خوب است. اگر در مواضعی موضع خوب میگیرند، بگوییم این موضع شما خیلی خوب بود، اگر موضع نادرست میگیرند، بگوییم بد است و هیچ محذوری برای اعتراض ما وجود نداشته باشد، بنابراین اولین راه قطع ارتباط است و دومین راه این است که ارتباط داشته باشیم، اصولمان را حفظ، اگر کار خوبی انجام میدهند تأیید و اگر نادرستی انجام میدهند، اعتراض کنیم. پرسیدیم: شما چه فکر میکنید؟
نکته مهم این است که ما داریم این سئوال را از آیتالله یزدی میکنیم که آن مواضع روشن را علیه آقای هاشمی دارند. مخصوصاً هم پیش آیتالله یزدی رفتیم، چون ایشان را قبول داریم. آقای یزدی در همین ملاقات گفتند: «آقای حبیبی! مگر شما تردید دارید که دومی درست است؟ من هم نباید ارتباطم را با آقای هاشمی قطع کنم. حرفهایمان را به آقای هاشمی میگوییم و امیدواری هم داریم که انشاءالله تأثیر داشته باشد.»
در اینجا جملهای را بگویم که ما آن آقای هاشمی را قبول داریم که 1) زیر خیمه انقلاب باشد. 2) پشت سر رهبری باشد. ما نه آقای هاشمی که هر کسی را با این ملاک میسنجیم. اول داخل خیمه انقلاب باشد و بیرون نرود، دوم پشت سر مقام معظم رهبری باشد. اگر کسی این ادعا را هم بکند که من در کنار رهبری هستم، ما آن ادعا را هم قبول نداریم، باید پشت سر رهبری باشد. این شخصیت برای ما فرق نمیکند، میخواهد هاشمی باشد یا احمدینژاد یا هر کس دیگری.
بنابراین اینکه ما ارتباطمان را با آقای هاشمی قطع نکردیم که آخرین آن همین سالگرد 26 خرداد است، فقط در این چهارچوب قابل تفسیر است، اما در همان ملاقات که دو بخش عمومی و خصوصی داشت، در بخش خصوصی به مطالبی که ایشان در اسفندماه سال 89 اظهار کردند. در همان جلسه چند نفرهای که در اسفند 89 با ایشان داشتیم به ایشان این تذکر را دادیم که آقا! شما راجع به 25 بهمن صحبت کردید و قبول است که ایراد هم داشتید، ولی محکوم نکردید. ما از رئیس تشخیص مصلحت نظام میخواهیم که 25 بهمن را محکوم کند، نه اینکه آن را یک تخلف عادی تلقی کند. استثنائاً این تذکر ما اثر داشت و ایشان چند روز بعد در سخنرانی در مجمع تشخیص مصلحت، کلمه محکومیت را به کار برد.
در ملاقات 26 خرداد گفتیم آقای هاشمی! شما در ملاقات قبلی با ما و جای دیگری گفتید که من سر سه موضوع با کسی معامله نمیکنم: نظام اسلامی، ولایت فقیه و شخص آیتالله خامنهای. ما پشتیبان صددرصد این حرفها هستیم و ماهیت حزب مؤتلفه هم این را نشان میدهد و ما در بحرانها نشان دادهایم که از این مواضع عدول نمیکنیم. کاری هم نداریم که به نفع و ضررمان هست یا نیست؟ خسارت دنیوی دارد یا ندارد؟ خداوند میداند که ما هیچ وقت روی این چیزها حساب نکردهایم. اگر یک کمی به عقب برگردیم، مؤتلفه واقعاً به این اصول پایبند بوده که در رژیم شاه به خاطر چنین عقایدی آدم میکشتند، حالا که دم زدن از ولایت خیلی مشکل نیست. به هر حال به آقای هاشمی گفتیم به مناسبت فوت پدر آقای موسوی برای ایشان تسلیت فرستادید. ما نفرستادیم و نمیفرستیم. ما در اینجور مواقع کار جناحی میکنیم و منکر هم نیستیم. شما به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و شخصیت ویژهای که دارید، ما هم معترض به تسلیت فرستادن شما نیستیم. خودمان این کار را نمیکنیم، ولی به شما هم نمیگوییم چرا کردید، ولی به یک قسمت از آن معترضیم. شما چرا مهندس موسوی را خدوم خطاب کردید؟ آقای مهندس موسوی از نظر ما نهتنها خدوم نیست که خیانت کرده، یعنی هر کاری از دستش برمیآمده، کرده. کارهایی را هم که نکرده، از دستش برنیامده، نه اینکه نخواسته باشد. چنین عنصری را چطور خدوم نامیدهاید؟ بنابراین ما به این جمله شما اعتراض داریم. بالاخره این مطالبی که شما میگویید، در میان عامه مردم هم پخش میشود.
یکی از فرزندان شما چند وقت پیش مطالبی گفتند، وقتی هم که منتشر شد، رد نکردند. این حرفهایی که ایشان گفته با آن سه موضوعی که شما میگویید سر آنها معامله نخواهید کرد به هم نمیخورد. قبول داریم که یک وقتهایی فرزند یک حرفهایی میزند که به پدرش ربطی ندارد، همینطور همسر یا هر قوم و خویش دیگری و این امری طبیعی است، اما فرزند شما مطالبی را که در تضاد با آن سه مطلب شماست، گفتهاند و ما از شما متوقع بودیم که رد کنید، ولی شما رد نکردید، بنابراین ما از این حیث و راجع به فلان رفتار فرزند شما ایراد داریم، البته راجع به مطالبی که راجع به فرزندان شما میگویند ـغیر از مطالب سیاسی که برای همه روشن استـ راجع به مسائل مالی و سایر مسائلی که میگویند، ما همانطور که یک سال و نیم پیش به شما نوشتیم، پیشنهادمان این است که این موضوعات بهطور رسمی در قوه قضائیه است که نهایتاً باید بگوید چقدر از آن درست است و چقدر غلط. در مرحله اتهام ما هم قبول داریم که خیلی چیزها را نمیشود گفت. به نظر شخص بنده در مرحله اتهام هیچ چیز را نمیشود گفت و حتی در مرحله محکومیت هم اگر چیزی اشاعه فحشا باشد، باید مراعات جامعه را کرد. اعتقاد ما این است که فرزندان شما در معرض بررسی رسمی قضائی و حقوقی قرار بگیرند و طبیعتاً قوه قضائیه است که باید حرف آخر را بزند. البته آقای هاشمی در آن جلسه گفتند من به این موضوع راضیام، قوه قضائیه اقدام نمیکند. این تقریباً عین جمله ایشان است که من به قوه قضاییه اعلام کردهام که اگر نظر من شرط یا مهم است، هر حرفی را که در باره فرزندان من میگویند، رسماً احضار و محاکمه کنید تا به نتیجه برسید.
خبرنگار ما در واکنش به این نقل قول از آقای هاشمی یادآور شد "ولی ایشان گفتهاند یا فرزندم تبرئه میشود یا من خیلی چیزها را میگویم و ساکت نمینشینم"، که حبیبی گفت: حداقل در جلسه ما چنین چیزی را نگفتند، بلکه گفتند اینکه این موضوعات در قوه قضاییه بررسی شود، خواست من هم هست، منتهی عمل نمیکنند... ایشان گفتند من موافق آمدن مهدی هاشمی و موافق رسیدگی هستم. قوه قضائیه در چهارچوب قوانینی که دارد، اقدام کند. این مطالبی بود که آقای هاشمی گفتند. در ملاقات خصوصی هم غیر از اینها چیزی مطرح نشد.
دبیرکل حزب مؤتلفه در پاسخ به سؤالی در مورد موضعگیریهای منفی و تخریبی برخی از اعضای مؤتلفه علیه جبهه پایداری گفت: دوستانی که جبهه پایداری را تشکیل دادهاند، یک قسمتی از ظرفیت اصولگرایان هستند، بهخصوص اینکه علیه جریان انحرافی بیانیه رسمی دادند و صراحتاً موضعگیری کردند و مطمئناً در برابر فتنه، مرزبندی کامل دارند، بنابراین دوستانی که جبهه پایداری را تشکیل دادند، خودبهخود قسمتی از ظرفیت جریان اصولگرایی هستند. من خیلی هم در حزب عجله برای نظر دادن ندارم. جبهه، تازه تأسیس است قضاوت نهایی ما بر اساس رفتارهایش خواهد بود... اگر کسی الان بر نفی جبهه پایداری مطلبی بگوید، نفی جبهه پایداری، نظر حزب مؤتلفه نیست؛ خیلی وقتها ممکن است کسانی نظر شخصی بدهند.
وی در بخش دیگری از گفتوگو درباره جریان انحرافی با بیان اینکه "الان جریان انحرافی هم در انتخابات بیکار نیست"، اظهار امیدواری کرد که قوه قضاییه که رئیسش دو ماه پیش گفت اینها در فساد اقتصادی غوطهورند، ما توقع داشتیم که ابعاد این بیان صریح قوه قضائیه در این دو ماه یک کمی روشنتر شود.
کد خبر:101589 -