پلیس، از واقعیت جامعه تا قاب تلویزیون

محمدصادق عابدینی؛
کدام‌یک از مخاطبین فیلم‌های‌پلیسی صحنه‌هایی مانند به گروگان گرفتن همه‌ی افراد حاضر در مرکز خرید و تیراندازی جنون‌وار و بی‌هدفی که در یکی از قسمت‌های سریال «سقوط آزاد» شاهد آن بودیم را از نزدیک دیده است؟ اغراق بسیار، بلای جان باورپذیری فیلم‌های پلیسی است و می‌تواند محرکی برای افراد ماجراجو و تبهکاران خرده پا باشد.
گروه فرهنگی-اجتماعی برهان/محمد صادق عابدینی؛ تا پیش از این عادت داشتیم در فیلمها و سریالهایی که با محوریت پلیس یا با حضور پلیس در متن داستان ساخته میشوند با پلیسهای لطیف، رقیق الروح و ملیحی روبهرو شویم که هیچ گاه عصبی نمیشدند. همه کظم غیض میکردند و در مقابل توهین و حتی تهدید خلافکاران هیچ وقت از دایرهی خونسردی و ادب خارج نمیشدند.
 

جلسات استنتاخ و بازجوی از متهمان هم در فضایی عاطفی و دوستانه صورت میگرفت و بیشتر شبیه گپ و گفتهای دو رفیق صمیمی بود؛ خلافکار هم در آخر بازجویی در رو در بایستی با بازجو قرار میگرفت و از سیر تا پیاز ماجرا را اعتراف میکرد.ارایهی چهرهی لطیف و کاملاً رمانتیک از پلیس برای مخاطبین این فیلمها که حضور پلیس در جامعه را از نزدیک لمس میکنند، شباهت زیادی با واقعیت نداشت.
 
هیچ کس منکر اخلاق اسلامی که نیروی انتظامی به دنبال اجرای آن در همهی ردههای خود است، نیست. اما چه طور میشود باور کرد که تبهکاری تنها با درد دلهای بازجو به حرف بیاید؟ یعنی تمام اصول و فنون بازجویی در همان حد صحبتهای معمول بین بازجو و متهم است؟ ارایهی همین گونه تصاویر در فیلمها باعث کاهش باور پذیری مخاطب نسبت به داستان میشود و ریزش بینندگان فیلمها را به دنبال داشت.
 
اما چندی است که برای جلب دوبارهی بیننده به پای فیلمها و سریالهای پلیسی، دست اندرکاران ساخت و تولید چنین فیلمهایی دست به ابتکار زده و با الگو گیری از نمونههای خارجی قصد دارند تصویر پلیسی فعال و پر تحرک را جایگزین نگاه سنتی کنند.
 
از زمان پخش «خواب و بیدار» یا سایر سریالهای «مهدی فخیمزاده»، نیروهای ویژهی پلیس بیشتر مورد توجه قرار گرفتهاند و فیلمهای پلیسی پر شده از صحنههای اکشن همراه با تیراندازیهای شدید و درگیریهای خیابانی میان نیروهای «نینجا» گونهی پلیس و تبهکاران که کاملاً سازمان یافته و بر اساس قواعد گروههای مافیایی عمل میکنند.
 
شاید در نظر اول این گونه فیلمها که آخرین نمونهاش سریال «سقوط آزاد» بود، به دلیل همان تحرک، سرعت عمل و هیجانی که در صحنههای درگیری وجود دارد مورد توجه قرار بگیرد، اما باز هم ما با مشکل باور ناپذیر بودن روبهرو میشویم. همان طور که پلیس لطیف جایی در باور مردم ندارد، صحنههای آن چنانی درگیریهای خیابانی و تیراندازیهای طولانی مدت که شبیه جنگ خیابانی میشود نیز جایگاهی در باور مردم نخواهد داشت.
 
کدام یک از مخاطبین فیلمهای پلیسی صحنههایی مانند به گروگان گرفتن همهی افراد حاضر در مرکز خریدی بزرگ و تیراندازی جنون وار و بیهدفی که در یکی از قسمتهای سریال «سقوط آزاد» شاهد آن بودیم را از نزدیک دیده است؟ اغراق بسیار، بلای جان باور پذیری فیلمهای پلیسی است و بیشتر میتواند محرکی برای افراد ماجراجو، تبهکاران خرده پا و دزدان کم تجربه باشد تا با خرج صدا و سیما، دورهی رایگان کار آموزی تصویری را پشت سر بگذارند.
 
هنوز هم به یاد داریم صحنهی دزدی از بانک در سریال فخیم زاده، توسط چند سارق شبیه سازی شد. در این که قصد سازندگان سریالهای پلیسی، نشان دادن قدرت و اقتدار نیروی انتظامی در حفظ نظم و امنیت جامعه است، شکی نیست. اما نیتهای خیر در صورت عدم اجرای درست به نتایجی غیردلخواه خواهد رسید.(*)
 
*محمد عابدینی؛ پژوهشگر/انتهای متن/

نظرات 1 + ارسال نظر

مطلب زیبا و جالبی بود.
شعری زیبا
نمی دانم چگونه عشق را معنا کنم آقا؟
ادامه دارد......

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد